مـا بـرای ایـن دنـــیـــا نـیـسـتـیـم...

۹۰ مطلب با موضوع «مقاومت» ثبت شده است

اشک امام...

عکس اول را آورد

این پسر اولم، محسنه

عکس دوم را گذاشت روی آن،

این پسر دومم، محمده

محمد از محسن کوچک تره.

عکس سوم را آورد، تا خواست بگوید که این پسر سوم منه...

دید شانه های امام خمینی از گریه می لرزد

عکس ها را جمع کرد زد زیر چادرش و خیلی جدی گفت:

چهار پسر دادم تا اشکت را نبینم

۰۶ مهر ۹۳ ، ۱۱:۲۵ ۱ نظر
بی نام

حداقل

یاد تابلوهای جبهه بخیر!!!

رو یکشون نوشته بود:

اگه حال ثواب کردن نداری حداقل گناه نکن

۰۶ مهر ۹۳ ، ۰۹:۲۵ ۲ نظر
بی نام

به یاد مادر شهیدان

 

۰۵ مهر ۹۳ ، ۰۸:۳۶ ۰ نظر
بی نام

پا برهنه رفت!!!

۰۲ مهر ۹۳ ، ۱۵:۰۳ ۰ نظر
بی نام

شادی روحش صلوات

۰۲ مهر ۹۳ ، ۱۵:۰۱ ۱ نظر
بی نام

میوه های مبارک انقلاب اسلامی و دفاع مقدس

کاش درباره ی این میوه های مبارک بیشتر تبیین می شد و هفته ی دفاع مقدس را به پخش فیلم های تکراری و کارهای تکراری دیگر به سر نمی بردیم

هفته دفاع مقدس گرامی باد

۳۱ شهریور ۹۳ ، ۱۶:۲۴ ۲ نظر
بی نام

به مناسبت هفته دفاع مقدس، بازخوانی یادداشت میهمان

بسم الله الرحمن الرحیم

تلاش کردند تا به قول خودشان ارزش‌های دفاع مقدس را تبیین کنند، نشستیم و دل سپردیم.

تلاش کردند تا به قول خودشان دستاوردهای دفاع مقدس را تشریح کنند، نشستیم و گوش کردیم.

انگشت‌هایشان را تا آنجا که می‌توانستند باز کردند و افتخار کردند که خاک ایران را حتی به اندازه‌ی یک وجب هم از دست نداده‌اند، نشستیم و نگاه کردیم.

اما نشسته بودیم و ارزش‌های دفاع مقدس در حال تثبیت و تبیین و تحقیق و تشریح و ترویج و تبلیغ بودند.

ما نشسته بودیم و خیلی‌ها دوست داشتند که ما بنشینیم و به خاطرات گوش کنیم.

نشستیم و از روی مین رفتن‌های داوطلبانه، از نماز شب‌های زیر نور منوّر، از وصیت نامه نوشتن کنار اروند، از به خط زدن و به خدا رسیدن، از یخ زدن روی قله‌ی ماووت، از سوختن در سه راه شهادت، از قطعه قطعه شدن پشت خاکریز و... و...و بشنویم.

نشستن و شنیدن کارمان شده بود و چه شیرین هم بود و چه حالی داشت!

درست مثل نشستن در خیمه‌های عزاداری و شنیدن مصائب و فضائل اهل بیت علیهم السلام.

ثمره‌ی جهاد نسل ایستاده‌ی فریادگر، شده بود نسل نشسته‌ی یادآور

۳۱ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۰۵ ۰ نظر
بی نام

سلامتی شان صلوات

۳۰ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۵۱ ۰ نظر
بی نام

دخترک عراقی

۲۰ مرداد ۹۳ ، ۱۱:۱۰ ۲ نظر
بی نام

خواب عجیب و خواندنی سیدحسن نصرالله

به گزارش فرهنگ نیوز ، سیدعباس موسوی مطلق، از شاگردان عالم ربانی و عارف واصل، آیت‌الله شوشتری در کتاب "فیض حضور" می‌نویسد:

«حضرت آیت الله خزعلی از قول سید حسن نصر الله می‌فرمودند :

در یکی از روزهایی که اسرائیل با ناوگان های پیشرفته خود ، تا نزدیک مرز لبنان پیش آمده بود و ما با همه توان  مبارزه کردیم ، خسته شده بودم و نمیدانستم چگونه میتوان ، آن ناوگانهای پیشرفته را منهدم کرد !

در اتاق فرماندهی از شدت خستگی خوابم برد . در خواب دیدم که به محضر اهل بیت علیهم السلام شرفیاب شده ام ، و به نوبت محضر آن انوار مقدس می رسیدم . من هر یک را که زیارت میکردم . پس از هدایت ، مرا به امام بعدی ارجاع میدادند تا اینکه به خدمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیه رسیدم ، به محض دیدن ایشان ، درد دل را آغاز کردم ، از سختی کار گفتم و از ایشان درخواست کمک کردم . آن حضرت با دست مبارکشان به سمت آسمان اشاره ای کرد و و با کلامی از ما دلجویی فرمودند ، در همان حال از خواب بیدار شدم

تنها چند ساعت از آن خواب گذشته بود که خبر دادند یکی از ناوگان های اسرائیل منهدم شده است . ساعت این اقدام پیروزمندانه را پرسیدم . درست این اتفاق در همان ساعتی که من آن خواب را دیده بودم روی داده بود!.»

 
۱۸ مرداد ۹۳ ، ۱۶:۳۲ ۲ نظر
بی نام